رجب ایودیک از زمان مرگ مادربزرگش افسرده شده است. هر کسی که سعی میکند به او کمک کند، شکست میخورد. دختر جوانی به نام زینب که نمیتواند آپارتمانی پیدا کند، با رجب میماند. در ابتدا، این دو نمیتوانند یکدیگر را تحمل کنند، اما پس از مدتی به هم نزدیک میشوند. با وجود ماجراجوییهای فراوان با هم، افسردگی رجب از بین نمیرود. تا زمانی که چیزی را تجربه میکند که قبلاً هرگز تجربه نکرده بود.
رفتن به نسخه قدیمی مووی لند
کلیک کن